همانطور که گفته شد روشنترین دلیل بر وجود خداوند برهان نظم است چون در هر قسمتی از موجودات نظم و نقشه و حساب به چشم میخورد و هر موجودی که این طور باشد دلیل آن است که از مبدأ دانا و توانایی صادر گردیده است.
امّا بحث درباره این که آیا اداره کننده موجودات این جهان و نظم دهنده آنها این موجودات را از عدم به وجود آورده است، بحث دیگری است که در مبحث خداشناسی از راه ازلی نبودن مادّه ثابت شده است؛ زیرا وقتی که ثابت شده مادّه نمیتواند ازلی باشد، حتماً باید آفریننده و ایجاد کنندهای داشته باشد که آن را از عدم به وجود آور است. خلاصه این که برهان نظم تنها برای اثبات حکومت خداوند بزرگ بر این جهان هستی است؛ امّا مسأله ایجاد موجودات از «عدم» از طریق دلیل ازلی نبودن مادّه اثبات میگردد.
فلاسفه جهان حدوث مادّه را از راه دلایل فلسفی ثابت کردهاند و پس از کشف قانون دوّم «ترمودینامیک»، «انتروپی» (پیری جهان و کاهش حرارت و این که تمام اجسام از گرمی رو به سردی میگرایند) حدوث مادّه از مسائل روشن علوم طبیعی شده است.
اینک بحث فشردهای در این باره
نخستین کسی که از طریق علوم طبیعی پی به حدوث مادّه و انرژی برد و ثابت کرد که جهان آفرینش آغاز داشته است، «اسحاق نیوتن» بود. وی از مطالعات خود چنین نتیجه گرفت که: جهان از نظم و ترتیب رو به بینظمی و انحلال میرود و روزی فرا میرسد که حرارت تمام اجسام مساوی و برابر گردد. او از اینجا نتیجه گرفت که باید برای جهان آغازی باشد سپس با مطالعه روی حرارت معتقد گردید که در تمام تغییراتی که در حرارت تولید میشود، یک قسمت از نیروی قابل استفاده تبدیل به نیروی غیر قابل استفاده میشود و هیچگاه نیروی غیر قابل استفاده به نیروی قابل استفاده تبدیل نمیشود (و این همان قانون دوّم ترمودینامیک است).
«بولتزمن» باهوش سرشار و اطّلاعات وسیع ریاضی خود، درک کرد که قانون دوّم حرارت و حرکت، حالت مخصوصی از یک اصل کلّی است و نشان میدهد که در تمام نقل و انتقالات، قسمتی از نظم و ترتیب از بین میرود و در مورد حرارت، با تبدیل نیروی قابل استفاده به نیروی غیر قابل استفاده، نظم و ترتیب ذرّات از میان رفته و طرح خلقت متلاشی میشود.
توضیح این که: طبق اصل دوّم ترمودینامیک، یعنی قانون حرارت که «آنتروپی» نامیده میشود، حرارت از اجسام گرم به طرف اجسام سرد جاری میشود و این جریان نمیتواند خود به خود بطور معکوس انجام بگیرد.
در حقیقت «آنتروپی» نسبت نیروی غیر قابل استفاده، به نیروی قابل استفاده است و از طرفی در علم مسلّم است که آنتروپی رو به تزاید است، اگر جهان ازلی بود و آغازی نداشت، از مدّتها پیش حرارت تمام اجسام با هم مساوی میشد و نیروی قابل استفاده باقی نمیماند و در نتیجه هیچ فعل و انفعال شیمیایی انجام نمیگرفت و حیات در روی زمین غیر ممکن میشد، ولی ما مشاهده میکنیم که فعل و انفعالات شیمیایی ادامه دارد و حیات روی زمین، تجلّیاتی از خود نشان میدهد.
خلاصه: جهان رو به وضعی است که در آن تمام اجسام به درجه پست مشابهی میرسند و دیگر انرژی قابل مصرف وجود نخواهد داشت و زندگی غیر ممکن خواهد بود، اگر جهان آغازی نداشت و از ازل موجود بود، باید از مدّتها پیش منظومه شمسی خاموش گردیده و سوخت خورشید و تمام موجودات منظومه شمسی-/ از آن جمله زمین و سکنه آن-/ به حالت افسردگی و پژمردگی در آمده باشد و اصلًا هیچ عنصر «رادیواکتیو» پیدا نشود.
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: معارف اسلامی، پرسش و پاسخ، ،
:: برچسبها: آیا نظم جهان دلیل بر مخلوق بودن جهان است؟,